همايش كاربردي «سينماي ضدفتنه»:
علوي‌طباطبائي: حمله به ايران، سناريوي‌ مدرن صهيونيست‌ها در سينما است
 
تاريخ : سه شنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۷ ساعت ۱۲:۵۷




به‌گزارش فارس، بخش دوم همايش كاربردي سينماي ضدفتنه، با حضور مجيد پورطباطبايي، ابوالحسن علوي‌طباطبايي، نادر طالب‌زاده و سعيد مستغاثي در محل «خانه سينما» برگزار شد.
بنا بر اين گزارش، قسمت دوم اين همايش با نمايش سكانس‌هايي از فيلم انيميشن پرسپوليس (مرجان ساتراپي) و فيلم 300 (زاك اسنايدر) آغاز شد.
در ابتداي اين بخش، سيدمجيد پورطباطبائي آغاز پژوهش در مورد تاريخ زندگي و سيرة پيامبر اسلام (ص) را در اروپا به سال هاي مياني قرن يازدهم ميلادي مربوط دانست و اظهار داشت: تصوير پيامبر در اين پژوهش ها معمولا همراه با غرض‌ورزي بوده است و اين كج‌بيني‌ها به صورتي است كه به پيامبر(ص) شكلي انساني داده‌اند و قرآن كريم را حاصل تراوشات ذهني يك انسان عامي خوانده‌اند.
پورطباطبائي در ادامه تلمود، سفرهاي ماركوپولو، تباني تاريخي مسيحيان با مغول ها بر سر قتل عام مسلمانان، كمدي الهي اثر دانته آلي‌گيري، دستور مارتين لوتر بر ترجمه قرآن جهت اهانت و هتاكي به اسلام، دستورات اكيد ناپلئون به فرماندهان خود پس از فتح مصر جهت ايجاد تفرقه در ميان مسلمانان، كتاب‌هاي كنت دو گوينو (وزير مختار فرانسه در ايران عصر قاجار) و ادوارد براون (وزير مختار دولت بريتانيا) در مورد بهائيت، كتاب آيات شيطاني سلمان رشدي و نوشته‌هاي تاييد آميز مونتگمري وات بر كتاب رشدي را از نمونه هاي تاريخي دشمني دنياي غرب با مسلمانان از قرن ها پيش تاكنون دانست وآن ها را به تفصيل برشمرد.
اين سخنران همايش در ادامه افزود: به روايتي مارتين لوتر در پايان عمر ديدگاه خود را نسبت به اسلام تغيير داد و مدافع حضرت رسول (ص) شد. پورطباطبائي در ادامه بيان داشت تولستوي به آسيب شناسي بهائيت پرداخته بود و حساب آن را از اسلام جدا دانسته بود.
در بخش ديگري از اين نشست نادر طالب‌زاده (كارگردان و پژوهشگر سينما) در جواب سوال سعيد مستغاثي (منتقد و نويسنده سينما و مجري جلسه) مبني بر اينكه چرا سينماي ايران تا به حال فيلمي درباره حضرت محمد (ص) نساخته است، مشكل را از جانب خودي ها ارزيابي كرد.
او در انتقاد به ايراد بي‌اساس وزارت ارشاد در تغيير نام فيلمش از «عيسي (ع) بشير احمد (ص)» به «مسيح (ع)» افزود: وقتي خودمان اقدامي نمي‌كنيم و اگر هم كاري در اين زمينه انجام شده، آن را قاب نكرده ايم، پس بايد گفت حق ما همان فيلم «فتنه» است! او از مدت زمان اكران چهار ماهه فيلم مصائب مسيح (مل گيبسون) بر پرده سينماهاي تهران در مقايسه با اكران سه هفته اي فيلم خودش انتقاد كرد و حتي تعداد اندك حاضرين در سالن را دليلي بر جدي ندانستن اين حمله هاي فرهنگي غرب از جانب هنرمندان و فرهنگيان و فرهيختگان ايراني دانست! طالب‌زاده در ادامه از ديدار با «برناباي»، تهيه كننده مشهور و كهنسال ايتاليايي، ياد كرد. طالب‌زاده برناباي را فردي معرفي كرد كه چند فيلم عظيم در ايتاليا در مورد پيامبران بزرگ ساخته است و گويا در آن ديدار با حسن نيت، آمادگي و تمايل خود را براي ساخت فيلمي در مورد زندگي پيامبر اسلام اعلام كرده بود.
وي گفت: فيلم 300 جريان ساز شد، ولي جلوي اكران گسترده و تبليغاتي فيلم «شبي با پادشاه» ( به دليل ارائه چهره‌اي مثبت از خشايارشا) را گرفتند و با اين كار ثابت كردند كه ايران را سيبل حملات خود قرار داده‌اند و به نوعي مي‌خواهند خشم ما را برانگيزند.
در ادامه جلسه سعيد مستغاثي گفت: متاسفانه مسئولين ما، انتظار ساخت اثري كامل، عظيم و بدون نقص را مي‌كشند و با اين تفكر هيچگاه نمي‌توانيم فيلمي درست و جهان شمول در دفاع از كيان ملي و ديني خود به جهانيان عرضه كنيم.
ابوالحسن علوي‌طباطبائي، محقق و پژوهشگر سينما، سخنران ديگر بخش دوم اين همايش بود. او از نفوذ صهيونيسم در هاليوود گفت و اظهار داشت: تا زماني كه به خودباوري نرسيم، حتي هزينه كردن براي ساخت فيلمي عظيم درباره موضوع هاي ديني و ملي كاري بس عبث و بيهوده است.
اين محقق سينما در ادامه بيان كرد: گردانندگان سينماي هاليوود به ظاهر ادعا مي‌كنند كه قصد سرگرمي سازي دارند، ولي در پشت پرده در حال تحميل حرف‌هاي مورد نظرشان به تماشاگران هستند. او در ادامه سخنراني‌اش از هنر قوي دوربين و سينما در دو فيلم رنگ خدا و بچه‌هاي آسمان (هر دو از ساخته هاي مجيد مجيدي) به نيكي ياد كرد و از اين دو اثر به عنوان نمونه هايي خوب و غيرشعاري براي معرفي سينماي ديني به جهانيان ياد كرد.
او از ساخت و فروش چشمگير فيلم‌هايي نظير آتش‌بس (تهمينه ميلاني) كه آن را كپي نازل و ايرانيزه شده از فيلم «آقا و خانم اسميت» دانست، انتقاد كرد و گفت: يهودي‌ها در همان سال‌هاي ابتدايي پيدايش سينما به اين نتيجه رسيدند كه مي توان از سينما بهره‌برداري تجاري و تبليغاتي كرد و در سال‌هاي انتهايي دهة چهل ميلادي كه بحث اسرائيل پيش آمد، قرار شده بود تا ژانري در سينما به نام «ژانر اسرائيلي» به وجود آيد.
علوي طباطبايي فيلم‌هاي نظير سامسون و دليله (سيسيل ب دوميل)، استر و سلطان (كينگ ويدور)، و بن هور (ويليام وايلر) را محصول دوره اول اين نگاه صهيونيستي در سينما دانست. پيش كشيدن قضيه هولوكاست در برخي فيلم‌هاي دهه شصت را دوره دوم اين نگرش و وارد كردن جذابيت‌هاي جنسي را در ابتداي دهة هفتاد ميلادي فاز سوم از اين سناريوي از پيش طراحي شده خواند.
او در ادامه به تصوير كشيدن مخامصه با اعراب در فيلم هاي دهه هشتاد ميلادي و به اوج رسيدن بحث حضور شيطان در سينما (كه در سال‌هاي انتهايي دهه شصت آغاز شده بود) در نيمه دهه نود ميلادي را از ديگر بخش‌هاي اين برنامه‌ريزهاي حساب شده قلمداد كرد و مطرح نمودن بحث آرماگدون و نيزحمله به فرهنگ و تمدن باستاني ايران را در سال‌هاي اخير نسخه‌هاي مدرن اين سناريو خواند.
او گفت توماس اديسون با ساخت فيلم رقص هفت زن محجبه و ژرژ مه ليس با ساخت فيلم عرب مسخره، از پيشگامان ارائه تصويري ناخوشايند و كج بينانه از مسلمانان در سينما بوده اند.
علوي طباطبايي در انتها افزود بهتر است خودمان اين هجوم تبليغاتي را باور كنيم و با پاي خود وارد عمل شويم و در نهايت بايد بودجه خوبي براي حمايت از اين پاتك فرهنگي و هنري پيش بيني شود.
کد خبر: 2248
Share/Save/Bookmark